صنعت مُد و هزاران اما
صنعت مد و پوشاک یکی از پرسودترین حوزههای کاری در دنیا محسوب میشود و روز به روز هم به حجم رقابت در آن افزوده میشود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری رخداد اقتصادی؛بازاریابی در صنعت مد موضوعی کلیدی است چراکه به خلقت و دیدگاه طراح جان میبخشد. بازاریابی مد خلاقیتهای طراحان را در سراسر جهان به ارمغان میآورد و این خلاقیت آنها را برای خریداران و مصرف کنندگان عمده فروشی میبرد. در صنعت مد،بازاریابی مد به خریداران کمک میکند تا با برند ارتباط برقرار کنند. و اگر این ماجرا به درستی اجرا شود،داستان پشت لباس،پیام طراح و آنچه کمپانی برای آن ایستاده است به خوبی درک خواهند شد و این موضوع برای موفقیت طراح و ایجاد یک تصویر و ترند برای خودش ضروری است. به هنگام بازاریابی برای یک برند،این نکته بسیار مهم است که علاوه بر بهبود تصویر کمپانی،به ایجاد خریداران وفادار برای برند،کمک شود.
فشنمارکتینگ به معنای مدیریت کمپینهای تبلیغاتی برای فروش برندها و محصولات مد است. اگرچه وقتی مردم به صنعت مد فکر میکنند،بلافاصله ذهنشان به سمت طراحی مد میرود.تلاش لازم برای ارائه محصولات مد به گونهای که مورد توجه مشتریان بالقوه قرار گیرد،فشنمارکتینگ یا بازاریابی مد نامیده میشود. این یک بخش اساسی از کسب و کار محسوب میشود.تجارت مد در حال شکوفایی است،پیش بینی میشود این صنعت با رشد 15.7 درصد در سال 2023 به درآمد 718 میلیارد دلار در سطح جهان برسد. اما شاید،با وجود این رشد مداوم صنعت و افزایش رقیبان،شما نتوانید آن نتیجه دلخواه را بگیرید. این ناکامی میتواند به موارد زیر مربوط باشد.
شاید ROAS (بازگشت هزینه تبلیغاتی) شما نیاز به بهبود دارد. شاید تبلیغات گوگل شما بهینه سازی نشده است و هزینههایی که صرف تبلیغات میکنید از طریق افزایش فروش به حساب شما باز نمیگردد.شاید هم از روشهای تبلیغات هدفمند بهره نمیبرید. شاید وقت آن است که تبلیغات خود را گسترش دهید و از تمامی رسانههای جمعی مثل تبلیغات در گوگل برای بهبود در فروش خود استفاده کنید.
مسئولیتهای بازاریاب مد
بازاریابان مد از روشهای ردیابی دادهها از طریق گروههای متمرکز و ابزارهای دیگر استفاده میکنند که به تعیین اولویتهای مصرف کننده کمک میکند و بر این اساس بازخوردی را به طراحان و تولید کنندگان ارائه میدهد تا نوع و مقدار کالاها به دلخواه مصرف کننده نهایی باشد. بنابراین،بازاریابان مد مسئولیت شناسایی و تعریف مخاطبان هدف و پاسخگویی به ترجیحات آنها را برعهده دارند.بازاریابان مد برای رعایت عدالت در پروفایل خود،در قبال مسائل زیر مسئول هستند؛
– موقعیت یابی در بازار – مسائل سرقت هنری
– ساختارهای قیمت گذاری – نوآوری در پوشاک
– اندازه گیری کیفیت و اجرا – تصمیمات مصرف کننده و رفتار خرید
– وفاداری به برند – تصویر محصول
– بازرگانی – سیستمهای تولیدی
– اهمیت عوامل اجتماعی-اقتصادی – ادراک در بازار
– نقش فناوری در بازاریابی مد
کدام شبکههای اجتماعی برای فشنمارکتینگ بهتر هستند؟
رسانههای اجتماعی به شما امکان میدهد تا قدرت برند خود در حوزه پوشاک را ارتقا دهید،خدمات به مشتری را بهبود بخشید،ترافیک را به وب سایت خود هدایت کنید و فروش را بالا ببرید.
اما معمولا،بیشتر کسب و کارها از کانالهای رسانههای اجتماعی با تمام توان خود استفاده نمیکنند.
اگر از رسانههای اجتماعی استفاده کردهاید اما فقط شاهد از دست دادن سرمایه تبلیغاتی خود بودید و نتوانستهاید درآمد مربوط به کانالهای بازاریابی خود را مشخص کنید،پس وقت آن است که مجدداً تلاشهای خود را ارزیابی کنید تا ببینید ایراد کار، از کجاست.
صرفا به خاطر حضور در رسانههای اجتماعی،در این شبکهها فعالیت نکنید. حضور در شبکههای اجتماعی بایستی هماره با استاتژی و اراده قوی باشد.
شما باید بدانید که کدام استراتژی و رسانهها مناسب تجارت و صنعت شما هستند و چگونه میتوانید به بهترین وجه برای هدف خود یعنی رضایت مشتریان از این شبکههای اجتماعی استفاده کنید.
به عنوان مثال،وقتی صحبت از تجارت پوشاک میشود،اینستاگرام در صدر رسانهها قرار میگیرد.برای اهداف مرتبط با کسب و کارهای حوزه پوشاک،استفاده از اینستاگرام و فیسبوک برای تبلیغ برند بسیار مهم است.
چرا فشنبرندینگ اهمیت دارد؟
برای پاسخ به این سوال که چرا فشنبرندینگ اهمیت دارد ابتدا به این سوالات پاسخ دهید. آیا تا به حال برایتان پیش آمده که دوست داشته باشید تا از یک برند خاص محصولی را تهیه کنید؟ تاکنون فکر خرید یک کفش گوچی ذهنتان را به خود مشغول کرده است؟ یا حتی خارج از حوزه فشن،احتمالا همه ما تاکنون فکر کردهایم که چقدر دلمان گوشیها و دیگر گجتهای جدید شرکت اپل را میخواهد؟ این دقیقا قدرت برندسازی است. وقتی یک برند تصویری را در ذهن مردم ایجاد کرده و به واسطه آن تصویر،ما علاقمند به استفاده از محصولات آنها باشیم،فشنبرندینگ اتفاق افتاده است.
اما برندسازی دقیقا به چه معنا است؟ برندسازی یا به طور خاص در اینجا فشنبرندینگ به معنای تمام تلاشی بوده که صاحبان برند برای ایجاد یک تصور خاص در مشتریان انجام میدهند. برندسازی بزرگترین اهرمی بوده که اکثر شرکتها برای بهبود سود خود و ایجاد تقاضا در بین مشتریان به کار میبندند. اکثر فروشگاههای خرده فروشی به دنبال تهیه محصول از شرکتهایی هستند که شناخت قوی نسبت به مصرف کنندگان خود دارند زیرا آنها متوجه اثربخشی برندسازی شدهاند.
برندهایی که تمایز خود را دیگران به خوبی نشان میدهند میتوانند افراد بیشتری را به خود جذب کنند. برندهایی که میتوانند مخاطب خود را متقاعد کنند که از آنها خرید کنند،همان برندهایی هستند که دارای یک داستان قوی و سبک ثابتی هستند. بنابراین مردم آنها را به راحتی به خاطر سپرده و برای خرید ابتدا سراغ آنها میروند. این درست مانند پیدا کردن یک شعبه مک دونالد در کشور چین است. شما در هر صورت میدانید بیگ مک چه طعمی داشته و حاضرید حتی ۶۰۰۰ مایل را هم طی کنید تا این طعم آشنا را در این کشور غریب بچشید.
برای یک برند هیچ چیزی بالاتر از این نبوده که در یک فروشگاه که مملو از برندهای مختلف بوده،مشتری ما را آگاهانه و دقیق انتخاب کند
به طور کلی؛بازاریابی در عرصه مد به دنبال ترکیب زیبایی،خلاقیت و استراتژیهای بازاریابی است تا مشتریان را ترغیب کندکه محصولات و خدمات مد ارزشمندی را به دست آورند.
این ترکیب بین هنر و تجارت،مدرنیته وسنت وخلاقیت و تحقیقات تجربهای فراتر از معمول را برای مخاطبان ایجاد میکند.