همه چیز درباره “بایا ” / هزینه های گاوصندوق جدید صدا و سیما چگونه تامین می شود؟/ مدیران بایا چه کسانی هستند
شرکت تبلیغاتی بایا با انجام تبلیغات فراوان در صدا و سیما و سرتاسر کشور سر و صدای زیادی را در حوزه هزینه های تبلیغاتی به پا کرده است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری رخداد اقتصادی؛ این روزها صاحبان کالا و خدمات برای اقناع مخاطبان تلویزیون و نیز برای پیشبرد اهداف خود، یعنی افزایش فروش محصولات تولیدی و توسعه بازار از هـر ابـزار و روشی استفاده میکنند که ایـن موضـوع خواسـته یـا ناخواسته اثراتی را بـر جامعه مـیگـذارد.
شاید در نگاه اول و با توجه به واژه فایدهگرایی، چنین تصور شود که در تبلیغات بازرگـانی صرفاً باید به فایدهای که عاید صاحب آگهی میشود، تمرکز کرد و دیگر نیازی بـه بحـث و جدل در این باب نیست؛ چرا که هدف در تبلیغات بازرگانی دستیابی بـه فایـده اسـت و فایدهگرایی هم صرفاً به سود بنگاه تبلیغ کننده تکیه میکند؛ بنابراین این دیدگاه، هر روشی را که در راستای رسیدن به این هدف باشد، تجویز میکند.
یکی از اصولِ تبلیغات، آزرده نکردن مخاطب آن محصول تبلیغی است اما آنقدر صاحبان آگهیها از فقدان نظارت بر آگهیهای تبلیغاتی، سوء استفاده میکنند که مخاطب در این شرایط اقتصادی و معیشتی، از اینکه نمیتواند آن کالا و محصول را برای خانوادهاش تأمین کند، آهِ حسرت بکشد.
واقعاً چه کسی میتوانـد نتـایج سـوء فرهنگی حاصل از یک آگهی سودجویانه کـه هـدف آن تنهـا افـزایش فـروش محصـولات بازرگانی است را برآورد کند؟ آیا رسانه ملّی میداند که اعتبار رسانهای خود را به پای این نوع شعارها ریخته و متضرر اول این نوع تبلیغات خود اوست؟
این بنای غلط را عدهای تاجرِ صرف در تلویزیون گذاشتهاند؛ وقتی تجمل و ترویج نامناسب اشرافیگری به مدل تبلیغی در تلویزیون تبدیل میشود، آن وقت، سبک زندگی ایرانی اسلامی به خطر میافتد.
خبرگزاری تسنیم در گزارشی نوشت: حتماً تبلیغ گسترده شبکه خرید و فروش را با اجرای سیامک انصاری بارها و بارها از صداوسیما دیدهاید. واقعیت این است که این پلتفرم چیز تازهای نیست و شبکه فروش کالا و خدمات است که بر پایه مدل کسب و کار”Market Place” یا به عبارتی “بازارگاه” طراحی شده و امروز دهها نمونه از این کسب و کار در کشور فعالیت میکنند که مصادیق بارزی دارد.
جالبترین قسمت ماجرا اینجا است که شما بعد از ورود به این پلتفرم و ورود اطلاعات اولیه کسب و کارتان از شما خواسته میشود 150هزارتومان بابت راستی آزمایی کسب وکار به حسابِ این شبکه واریز کنید. اقدامی عجیب که در هیچ یک از پلتفرمهای مشابه، سابقه ندارد. ضمن اینکه گفته میشود برای هریک از فروشهایی که در این شبکه اتفاق میافتد، بسته به نوع خدمت باید بین 1 تا 6 درصد پورسانت به این شبکه خرید و فروش داده شود.
این اقدام قدری تأملبرانگیز است و این پرسش به وجود میآید آیا کسی بر آگهیهای بازرگانی تلویزیون نظارت دارد؟
از ماجرای حضور سیامک انصاری در تبلیغات همه جانبه بایا (بیلبورد، تیزر رادیویی و تلویزیونی، شبکههای مجازی و…) که بگذریم بد نیست نگاهی به خود بایا بیندازیم و ببینیم در مقایسه با رقیب قدیمیترش یعنی دیگر فروشگاههای اینترنتی موجود چه حرفهایی برای گفتن دارد. وارد سایت بایا که میشویم این نوشته را میبینیم: «مصرف کننده گرامی، بایا در حال ثبت نام و ارزیابی تامین کنندگانِ محترم میباشد، به زودی فروش کالا و ارائه خدمات در سراسر کشور آغاز خواهد شد.»
بقیه بخشهای سایت هم چندان در تناسب با تبلیغات همه جانبه بایا به نظر نمیرسد مثلا با یک توضیح کلی و کلیشهای درباره خدمات بایا مواجهیم و چیزی درباره اینکه مزیت استفاده از بایا نسبت به رقبای جا افتادهاش چیست نمیبینیم و البته با یک گرافیک ساده روبهرو هستیم که تصویر سیامک انصاری چشمگیرترین بخش آن است.
اینطور که به نظر میرسد بایا روی حضور سیامک انصاری در تبلیغاتش حساب زیادی باز کرده و احتمالا فعلا فقط میخواهد از طریق این حضور تکرارشونده اسمش را به گوش مخاطب برساند و بعد کارهای ضروری دیگر را شروع کند. عجیبتر اینکه بایا همین حالا در اول کار که مشغول تلاش برای شناخته شدن است از تامین کنندهها و تولید کنندهها ۱۵۰ هزار تومان برای بررسی اسناد آنها مطالبه میکند، کاری که باز هم با رفتار مجموعهای که تازه میخواهد خودش را در حد و اندازههای فروشگاههای بزرگ کالا و خدمات مطرح کند همخوانی چندانی ندارد.
بزرگتر بایا چه کسی است؟
با کمی جستوجو میفهمیم بایا که گویا یک سایت ارتباطی بین تامینکنندهها و مصرفکنندههاست به شرکت «دانش پارسیان» تعلق دارد؛ شرکتی که با مراجعه به سایتش میبینیم پشتیبان و مجری طرحهای بزرگ دولتی است مثل سامانه سیب وزارت بهداشت، سامانه الکترونیکی کووید ۱۹ و سامانه الکترونیکی ثبت نام اصناف و صنایع.
مدیرعامل شرکت دانش بنیان پارسیان هم ابراهیم بایسلامی است برادر یکی از نمایندگان سابق مجلس شورای اسلامی. کمی که عقبتر برویم میبینیم شرکت دانش پارسیان سوم بهمن سال ۱۳۹۴ به عنوان زیر مجموعه ایرانداک یا همان پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران برای استفاده از دستاوردهای پژوهشی ایرانداک تاسیس شد.
روزنامه هفت صبح نیز در مطلبی عنوان می کند که بایا را باید در نهایت یک مجموعهای با پشتوانه قوی نامید که در عرصه سامانههای خرید و فروش اینترنتی فعال شده است.
این روزنامه قید میکند که بعضیها بایا را از نظر وابستگی به مجموعههای دولتی با «با سلام» مقایسه میکنند، مجموعهای که در زمینه فروش محصولات روستایی فعال است، اما به تازگی تلاشهایی هم برای حضور در بازارهای دیگر کرده، اما هنوز نمیتوان آن را رقیب جدی برای فروشگاههای آنلاین بزرگ دانست.
۱۵۰ هزار تومان بابت بررسی مدارک
پلتفرم بایا، هنوز شروع بهکار نکرده، اما در فرآینده ثبت نام بسیار پیچیده آن، ضمانت اجرائی یا وجه التزام، ضمانتنامه بانکی، اعتبارات اسنادی، اجاره نامه ملکی و… طلب میشود. نکته جالب زمانی است که از تولیدکننده و کسب و کارها که میخواهند در بایا فعالیت کنند، مبلغ 300 هزار تومان (البته با تخفیف 50 درصد به مبلغ 150 هزار تومان) بابت بررسی اولیه اسناد و مدارک در همان ابتدای نام نویسی طلب میکند. اقدامی عجیب که در هیچ یک از پلتفرمهای مشابه سابقه ندارد. ضمن اینکه برای هریک از فروشهایی که در این شبکه انجام میدهید، بسته به نوع خدمت باید بین یک تا شش درصد پورسانت به بایا بدهید. این درحالی است که بسیاری از کارشناسان براین باورند که اعتماد به رسانه ملی و جایگاه ملی آن در میان مردم، نباید خدشهدار شود و با دریافت وجهی برای افرادی که میخواهند چند مدرک را راستی آزمایی کنند، به ضرر مردم و کسب و کارهایی که این رسانه اعتماد میکنند، قدم بردارد.
روابط عمومی دیجی کالا، از این موضوع که آیا میتوان در ابتدا مبلغی را کسب و کارها گرفت، ابراز بیاطلاعی کرد و معتقد است که این نوع گرفتن هزینه برای بررسی مدارک غیرمعمول است و فعلا تا زمانیکه این پلتفرم رسما شروع به کار نکند، نمیتوان درباره آن اظهار نظر کرد.
واکنش مردم به تبلیغات بایا
نکته بعدی که برای بسیاری از مردم جای سوال دارد، نقش سیامک انصاری در این تبلیغات رسانهای است. همین چند وقت پیش یکی از سوپر استارهای تلویزیون که آب میوهای را تبلیغ میکرد، برای یک سال تبلیغ آن، گفته شده مبلغ 10 میلیارد تومان پول از شرکت تبلیغاتی گرفته بود و بدون تردید قیمت انصاری که سریالش همزمان با تبلیغات گسترده بایا در حال پخش از صدا و سیماست، حدود همین ارقام است.
طی ماههای گذشته کاربران شبکههای اجتماعی واکنش گستردهای به این تبلیغ داشتند. یکی از کاربران در توئیتر نوشت: «گروه بایا عزیز لطفا اگه خیلی پولدارید به ما هم پول بدهید چون این حجم از تبلیغ تلویزیونی پشت سرهم واقعا از نظر فنی الکیه»
یک کاربر دیگر نوشت: «یکی بیاد این تلویزیون ما را از دست این تبلیغ بایا نجات بده!»، «به شدتی که ما با بایا آشنا شدیم خودش آشنا نشده»، «هر جور حساب میکنم اینهمه تبلیغ بایا فقط یک دلیل میتونه داشته باشه: رکورد تن تاک را از چنگش دربیاره!»،
یک کاربر دیگر در توئیتر با انتشار عکسی قدیمی از یک نفر چاقو بهدست نوشت: «چرا نصفش کردی؟! میخواست بایا رو معرفی کنه!»، «از یه طرف نت آنقدر ضعیفه که تا یک فیلم دانلود بشه، یک دهه از عمرت گذشته؛ از این طرف تلویزیون رو روشن میکنی، از شبکه یک تا شبکه آی فیلم، هر کدوم میزنی سیامک انصاری رو میبینی که میگه: شبکه هوشمند بایا، بری بیرون هم کرونا بگیری بهتر از اینه که مدام بایا بشنوی!»، «سطح تبلیغ بایا به حدی رسیده که به جای تاثیرگذاری در ناخودآگاه مخاطب رسما خودآگاه بیننده رو خسته میکنه…»، « جوری داره تبلیغاتش پیش میره فک کنم از هفته آینده در حیاط رو که باز کنیم، بگه سلام من سیامک انصاری هستم. بفرما بایا» و صدها توئیت دیگر به همین شکل.
تجربههای ناموفق صداوسیما
در این بین نکته مجهول بایا در سیاستها و سازو کار گنگ و نامفهوم تولید تا عرضه محصول بهعنوان اصل تجارت استارت آپها است، این پلتفرم که هنوز شروع به کار نکرده، هنوز توضیحی برای فرایند لجستیکی آن نداده است، اما از کسبوکارهایی که قرار است در آن نام نویسی کنند، مبلغی را میگیرد و هنوز معلوم نیست که سیاست این پلتفرم از تولید تا به دست مشتری رساندن محصولات چیست.
بهنظر میرسد صداوسیما پس از روبیکا و یک سایت ورزشی در سالهای نه چندان دور، این بار مدیران صداوسیما به دنبال تجربه جدیدی است که متاسفانه هزینههای آن را مستقیما از جیب کسب وکارها برداشت میکند.
همین چند سال پیش بود که مدیر وقت شبکه سه سیما، یک سایت ورزشی را قبل از شروع مسابقات فوتبال تبلیغ میکرد و حتی مجریان آن برنامه، این پایگاه خبری را پایگاه رسمی ورزشی شبکه سوم سیما معرفی میکردند، اما با برکناری این مدیر، حالا آن سایت ورزشی یکی از پرمخاطبترین پایگاههای خبری ورزشی در کشور است و این به واسطه تبلیغاتی است که آن زمان رسما در شبکه سه سیما صورت میگرفت.
مدیر عامل بایا:شراکت بدون شفافیت پایدار نیست
مدیرعامل شرکت دانش پارسیان به عنوان موسس بایا شناخته شده است، در گفتوگویی که با تابناک انجام داده به این موضوع اشاره کرده است که شراکت بدون شفافیت پایدار نیست، او همچنین معتقد است «ما تأمینکنندهها را شریک تجاری خودمان میدانیم.
شراکت بدون شفافیت پایدار نخواهد بود. پس باید روشن و شفاف و با تعامل پیش برویم. این شراکت درازمدت خواهد بود. پس همه فرایندها، درآمدها، هزینهها، امتیازبندیها و همه مواردی که در یک شراکت تجاری شکل میگیرد، باید شفاف باشد.» از این تجارب و تجربههای دیگر ایده راهاندازی «بایا» در سال 1394 شکل گرفت و اکنون در سال 1399 به مرحلهی اجرائی رسیده است.
ابراهیم بای در این باره توضیح میدهد: « پروژه بایا نسبت به دیگر پروژههایی که در دست اجراست، به لحاظ حجم فنی و پیچیدگیهای کاری پایینتر ولی در حوزه تعداد مشتریان گستردهتر است.»
او درباره حجم گسترده تبلیغات هم اینچنین توضیح میدهد: «برای یک شرکت بزرگ و 18 ساله در حوزه فناوری که در حال حاضر از شتاب توسعهی بالایی برخوردار است، ما باید خطرپذیر باشیم چراکه مبنای کار جدید و بزرگ خطرپذیری است. حجم زیادی از توان و بودجه را برای همین کار گذاشتهایم که امیدواریم موفق شویم.»
نگاهی به فعالیتهای سیاسی و اقتصادی خانواده “ابراهیم بای سلامی”
سایت مشرق در گزارشی نوشته است: آنطور که از بررسی دادهها مشاهده میشود خاندان ابراهیم بای سلامی که اصالتا اهل شهرستانخواف واقع در جنوب استان خراسانرضوی هستند، تعداد زیادی شرکت با عناوین و کارکردهای مختلف ثبت کرده و فعالیت میکنند.
به عنوان نمونه “ابراهیم ابراهیم بای سلامی” در ۲ شرکت ، “غلامحیدر ابراهیم بای سلامی”در ۹ شرکت ، “علی ابراهیم بای سلامی” در ۹ شرکت ، “وحیدرضا ابراهیم بای سلامی” در ۴ شرکت ، “امید ابراهیم بای سلامی” در 2 شرکت سابقه عضویت در هیئت مدیره و مدیرعاملی و … را دارا هستند که در برخی موارد به صورت مشترک و خانوادگی در یک شرکت حضور دارند.-
گرچه برای آگاهان به مسایل اقتصادی، واضح است که چه سناریوهایی ممکن است به تاسیس شرکتهای متعدد برسد، آنهم در شرایطی که برخی از نامبردگان دارای سمتهای دولتی و اجرایی نیز بودند، آنچه قابل توجه است حضور چهرههای شناخته شده در اسامی نامبرده است که با توجه به شواهد موجود ارتباطات نسبی با مدیر مجموعه بایا داشته و از نزدیکان وی هستند. برخی گزارهها نیز حکایت از این دارد که نسبت برادری با وی دارند.
نماینده متحصن و عضو حزب منحله مشارکت
یکی از اعضای نامبرده خاندان ابراهیم بای سلامی، غلامحیدر است که در دورههای پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه خواف و رشتخوار، وارد خانه ملت شد. وی همچنین از نزدیکان مولوی عبدالحمید مولوی اهل سنت است. غلامحیدر بای سلامی همچنین از اعضای حزب منحله مشارکت بود که در لیست انتخاباتی این گروه نیز قرار داشت.
از سوی دیگر غلامحیدر ابراهیم بای سلامی از جمله امضاکنندگان نامه موسوم به جام زهر ۲ خطاب به رهبری معظم انقلاب و از متحصنین مجلس ششم است.وی پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و دوزادهم به واسطه حمایتهایی که در دوران تبلیغات انتخاباتی از روحانی داشت، در سمتهای دولتی قرار گرفت.
همچنین با توجه به ارتباطات غلامحیدر ابراهیم بای سلامی با علی ظفرزاده نماینده دوره پنجم از حوزه انتخابیه مشهد و عضو سابق هیئتمدیره تامین اجتماعی، وی مدتی نیز به عنوان مدیرعامل هلدینگ گردشگری سازمان تامین اجتماعی مشغول به کار بود.
غلامحیدر ابراهیم بای سلامی هماکنون عضو حزب کارگزاران سازندگی است.
متهمی با وثیقه هزاران میلیاردی
مشرق همچنین می نویسد: دیگر عضو خانواده که او نیز در شرکتهای متعددی حضور داشته، علی ابراهیم بای سلامی است که نام او در سالهای اخیر با پرونده موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز بیشتر شنیده شد. به طور خاص نام او در جریان برگزاری جلسات دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان موسسات اعتباری البرز ایرانیان، ولیعصر، فردوسی و آرمان که اواخر سال ۹۷ و اوایل ۹۸ برگزار شد، چندین بار مطرح شد.
در این جلسات، امیرحسین آزاد متهم ردیف اول پرونده که به ۲۵ سال حبس محکوم شد در خصوص وی گفته بود: ” علی ابراهیم بای سلامی که از نام مؤسسه البرز ایرانیان سوء استفاده میکرد، در حال حاضر با قرار ۶ هزار میلیارد تومانی در بازداشت است.
نقش علی ابراهیم بای سلامی در وقوع بحران موسسات مالی در سالهای اخیر مربوط به زمانی است که وی مدیرکل تعاون استان خراسان بود. در دوره مدیریت وی، مجوز تاسیس موسسات تعاونی همچون تعاونی اعتبار فرشتگان، تعاونی اعتبار امید جلین (تبدیل به فردوسی شد)، تعاونی اعتبار بدر توس و … صادر شد.
برخی از موسسات تعاونی استان خراسان بعدها تبدیل به موسسات مالی و اعتباری شده و پس از مدتی بدلیل ورشکستگی و ناتوانی در بازپرداخت پول سپردهگذاران کشور را دچار مشکلات متعدد کردند که از جمله میتوان به فردوسی و فرشتگان و … اشاره کرد.
در نهایت با تصمیم بانکمرکزی و با توجه به شرایط خاص کشور موسسات فرشتگان و فردوسی در موسسه اعتباری کاسپین (آرمان ایرانیان سابق) ادغام شدند. نکته قابل توجه اینکه علی ابراهیم بای سلامی به همراه تعدادی از نزدیکان خود، جزو سهامداران اصلی موسسه کاسپین هستند.
ابهامات در خصوص روند فعالیت “بایا”
با در نظر گرفتن نکاتی که در خصوص شرایط خانوادگی ابراهیم بای سلامی بخصوص مواردی که در حوزه مسایل سیاسی و اقتصادی مطرح است، علامت سوال بزرگی وجود دارد که آیا مجموعه بایا صرفا پلتفرمی برای تجارت b۲b و یا b۲c است یا باید نگرانی هایی نیز نسبت به آینده این سایت در نظر گرفته شود؟
به عنوان نمونه یکی از مهمترین ابهاماتی که در حال حاضر در خصوص فعالیت این وبسایت فروش مطرح است اینکه با چه پیوست امنیتی در حال جمعآوری اطلاعات تولیدکنندگان کالا و ارائه دهندگان خدمات در سراسر کشور است، بطوریکه از جزئیترین اطلاعات مالکان تا کلیترین اطلاعات کسب و کارها را جمعآوری میکند.
مسئله ناگفته دیگر در تبلیغات تلویزیونی این فروشگاه اینترنتی، ناگفتن تمام واقعیت است بگونهای که این موضوع به مخاطب گفته نمی شود که حتی برای ثبتنام اولیه در این سایت فرد باید ۳۰۰ هزار تومان پرداخت کند که البته تخفیف ۵۰ درصدی شروع پروژه نیز برای آن در نظر گرفتهاند. در عین حال معلوم نیست این هزینه که در مجموع کشور رقم بسیار زیادی میشود قرار است کجا هزینه شود؟
سوال جدی دیگری که در خصوص تبلیغات پر حجم این وبسایت فروش مطرح است اینکه آیا شرکتی که به صورت مسئولیت محدود ثبت شده و تابع قوانین آن است -در این نوع شرکتها هر کدام از اعضا فقط تا میزان سرمایه خود در شرکت مسئول قروض و تعهدات شرکت می باشد- با سرمایه ثبتی ۲ میلیارد تومانی توان این را دارد که نسبت به بازپرداخت دیون و خسارات احتمالی به مردم پاسخگو باشد؟
این میزان پاسخگو نبودن در صورت وقوع زیانهای احتمالی وارده به مشتریان در حالیست که اساسا تا پیش از ۱۱ شهریور ماه سال ۹۶ این شرکت کارکرد فروش نداشت و در این تاریخ با اضافه کردن عبارات «واردات، صادرات، انجام امور بازرگانی و خرید و فروش کالا و خدمات بصورت اینترنتی و سایر روشهای الکترونیکی و غیر حضوری (در صورت ضرورت قانونی انجام موضوعات پس از اخذ مجوزهای لازم)» شرح وظایف شرکت را اصلاح کرده است.
این موارد و مواردی از این دست ابهاماتی است که مسیر فعالیت پیش رو را برای ورود به این سامانه با ابهامات بسیاری مواجه کرده و چه بسا علیرغم تبلیغات فراوان استقبال مخاطب را نیز به همراه نداشته باشد. دراین زمینه لازم است مدیران صداوسیما نیز برای در اختیار قراردادن ظرفیت رسانه ملی، ابتدا آسیب ها و ابهامات چنین قراردادهایی را پیش از رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت و جبران ناپذیر، بررسی و تمهیدات موثری بیاندیشند.
البته ابهامات موجود درباره شرکت فوق به همین جا ختم نمی شود و مشرق به قراردادهای این شرکت با برخی وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و دسترسی به کلان داده هایی که گاه پیوست امنیتی و طبقه بندی نیز نیاز دارند، در گزارش های بعدی خواهد پرداخت.
نگاهی به آمارهای حاصله از دادهکاوی نظرات مردم در خصوص تبلیغ وبسایت فروش بایا نشاندهنده این واقعیت است که شرکت مذکور نه تنها نتوانسته در مدت زمان بیش از یک ماهه تبلیغات خود، افکار عمومی همراه کند بلکه سوالات و ابهامات بسیاری را نیز در اذهان جامعه بوجود آورده است.
جدای از این نگرانی نسبت به آینده و اهداف بایا، نتایجی که از دادهکاویهای افکار عمومی بخصوص در فضای مجازی بدست آمده، نشان میدهد بیش از ۸۷ درصد جامعه هدف از نوع تبلیغ این سایت، انتقاد و نارضایتی داشتند.براساس این پایش که توسط یکی از سامانههای رصد فضای مجازی انجام گرفته است، کمتر از ۲ درصد از شیوه تبلیغات بایا رضایت داشته و بیش از ۱۱ درصد نیز واکنشی خنثی داشتند.
سوالاتی که باید پاسخ داده شود
مشرق در ادامه می نویسد: به نظر میرسد باتوجه به اینکه صداوسیما به عنوان رسانه ملی نقش اصلی در معرفی این فروشگاه اینترنتی به جامعه را برعهده داشته و همین مسئله نیز نارضایتیهایی را نسبت به تلویزیون در اذهان مخاطبین ایجاد کرده ، پاسخ به سوالات زیر بتواند افکار عمومی را اقناع نماید.
۱- هزینه پخش آگهیهای بایا چقدر است؟
برخی رسانهها بطور میانگین پخش هر ثانیه تبلیغ از تلویزیون را قریب به ۱۰ میلیون تومان در نظر گرفتهاند. براساس این رقم و با توجه به حجم بالای تبلیغات بایا در تلویزیون و رادیو به نظر میرسد، تبلیغ این شرکت به رقمهای چند صد میلیاردی نزدیک باشد.
۲- پول تبلیغات بایا از کجا آمده است؟
نکته قابل ذکر در خصوص این سوال ادعای مدیرعامل شرکت دانش پارسیان است که گفته بود بخشی از این مبلغ توسط شرکای تجاری و بخشی دیگر نیز از محل پروژه و … تأمین شده است. حال سوال این است آیا مبلغی که از محل پروژه تامین شده، همین مبالغی است که مردم باید برای ثبتنام در سایت پرداخت کنند؟
در واقع آیا شیوه درآمدزایی این سایت که تاکنون هیچ خروجی مشخصی بجز آگهیهای بازرگانی نداشته، انجام تبلیغات برای دریافت پول از مردم است؟
۳- اگر این پروژه شکست بخورد صداوسیما پاسخگوست؟
صداوسیما به عنوان مجموعهای حاکمیتی که اعتبار خود را صرف تبلیغ وبسایتی که بیش از ۵ سال که از ایده راهاندازی آن گذشته و هیچ خروجی خاصی نداشته، کرده است آیا این احتمال را نیز در نظر گرفته است که امکان دارد همانند موارد پیشین نظیر تبلیغ کرم حلزون، پدیده شاندیز، برنج محسن و … این سایت نیز به موفقیت نرسد؟
در این صورت آیا مدیران صداوسیما حاضرند پاسخگوی مردمی باشند که با اعتماد به رسانه ملی برای این سایت هزینه کردهاند؟
ذبح اعتبار صداوسیما پای تبلیغات؟
برای فعالان اقتصادی مشخص است که تبلیغ کالا و نشان تجاریشان در صداوسیما میتواند تاثیر بسزا و چشمگیری در میزان تولید و فروش محصول داشته باشد.
به عنوان نمونه کارخانههایی که در مدت اخیر تولیدات خود را از رسانهملی تبلیغ کردند، با تقاضای فزاینده مواجه و مجبور شدند خط تولید خود را گسترش داده و چندین هزار نفر را نیز جذب کنند.
حال نگرانی این است که با برخی بیملاحظگیها در تبلیغات، اعتبار ملی و اعتماد عمومی به سازمان خدشهدار شده و درآمدهای کوتاه مدت به منافع بلندمدت سازمان ترجیح داده شود.
انتهای پیام/